Saturday, December 19, 2009

مصاحبه با مايكل سي هال در مورد اپيزود پاياني فصل چهار سريال دكستر



توجه: اگر اپيزود پاياني فصل چهار را نديده‌ايد توصيه مي‌شود اين پست را نخوانيد




چند روز از پخش اپيزود پاياني فصل چهارم سريال دكستر مي‌گذرد و علاقمندان اين سريال همچنان در شوك به سر مي‌برند. اين اپيزود كه ركورد بيشترين تعداد بينندگان شبكه تلويزيوني شوتايم را شكست، از نظر منتقدين و خوانندگان سايت imdb نيز با دريافت ربته 9.6 يكي از بهترين نمرات سريال‌هاي تلويزيوني را از ديد بييندگان دريافت كرد.(تا بحال تنها اپيزود پاياني فصل سوم لاست موفق به دريافت چنين نمره‌اي از سوي ببيندگان شده است). هفته‌نامه Entertainment Weekly مصاحبه‌اي اختصاصي را در اين رابطه با مايكل سي هال هنرپيشه محبوب نقش دكستر انجام داده است.



EW: اولين واكنش شما وقتي كه فهميدين ريتا بايد در پايان داستان كشته شود چه بود؟


Hall: از سه يا چهار هفته قبل مي‌دونستم چه اتفاقي قراره بيافته. ولي چگونگيش رو در روزهاي آخر متوجه شدم. فكر مي‌كنم كه اين فوق‌العاده بود. من واقعاً به نويسندگان و همچنين به شبكه تلويزيوني افتخار مي‌كنم كه از چنين قدم بزرگي عقب نشيني نكردند. اين واقعاً ما رو در مسير قرار داد كه به هيچ روش ديگه‌اي نمي‌تونستيم اينقدر لذت ببريم. و مي‌تونه به اين معني باشه كه شخصيت‌هاي اين مجموعه كاملاً باز هستند.




EW: اين چرخش در داستان احتمالات مختلفي رو پيش آورده. آيا دكستر پسرش رو به عنوان يك پدر مجرد بزرگ خواهد كرد؟ و اينكه درست وقتي كه اون نشانه‌هايي از انسانيت واقعي رو نشون مي‌داد، حالا دوباره شخصيت او به سمت تاريكتر شدن سير مي‌كنه؟


Hall: آيا او اين در رو برروي خودش بست؟ اينطور كه گفت: "حق با پدرم بود"؟ و اگه اين نتيجه‌گيري درست باشه معني اون چيه؟ منظورم من دقيقاً اين نيست كه اين نتيجه گيري درسته. بايد ديد چي مي‌شه. خيلي سخته كه بشه يك ذهن و تصوري رو كه آسيب ديده جمع و جورش كرد. من نمي‌دونم چه بلايي مي‌خواد سر اين آدم بياد.




EW: فيلم برداري صحنه‌اي كه دكستر ريتا رو توي وان حمام پيدا مي‌كنه و هريسون رو در نزديك اون چه جوري بود؟


Hall: سخت بود. در حقيقت وقتي شما اونو مي‌بيند يه تصوير با دور كند موزيكاله. ولي در صحنه واقعي، بسيار ناراحت كننده‌تر بود. اومدن داخل، ديدن بچه توي خون، چرخوندن سرم، ديدن ريتا اونجا، فهميدن اينكه چه اتفاقي افتاده، برداشتن بچه، ترك اتاق، همه اينا خيلي سريعتر از صحنه نمايش داده شده انجام شد. ولي ترسناك بود. از اونجور چيزهاست كه بايد بعداً با عواقبش سر و كله بزنيد. بهرحال دكستر مدتها بود كه منتظر پيش آمدن اين اتفاق بود. ولي ديدن جولي توي وان واقعاً باعث شكستن قلب بود و همينطور بچه در اونجا. خيلي غم انگيز بود و خيلي هم مخفيانه. بعضي از افراد سر صحنه همون موقع صفحاتش رو ديده بودن. بنابراين من فكر
مي‌كنم كه همه پيش خودشون به طور خصوصي داشتن تحليل مي‌كردن كه چه صحنه‌اي داره فيلم‌برداري مي‌شه، اين براي نمايش چه معني‌ داره و براي جولي چي.




EW: تهيه كننده اجراي، كليد فليپس گفته كه جولي "بسيار نااميد شده" وقتي كه در مورد سرونوش كاراكترش در سريال اطلاع پيدا كرده. آيا شما و جولي در اين رابطه صحبت كردين؟


Hall: ما راجع به ناراحتي اون هنگام رفتن صحبت كرديم. ولي وقتي به صحنه رسيد، مي‌دونستيم كه داستاني براي گفتن داريم و نمي‌خواستيم كاري كنيم كه اونو از قبل تلگراف كنه... طوري نشه كه بتونيد حدس بزنيد چه اتفاقي قراره بيافته. من فكر مي‌كنم اين در ماوراء تصور دكستر بود كه چنين اتفاقي بيافته. آخرين صحنه‌اي كه ما با هم گرفتيم آخرين صحنه‌اي بود كه دكستر به ريتا مي‌گه كه مي‌خواد باور كنه كه مي‌تونه صاحب كنترل خودش و صاحب كنترل نفسش باشه. بنابراين من احساس مي‌كنم كه اين يك روش قابل تقدير براي خداحافظي كردن از اون رابطه بوده. جولي واقعاً شغل خودش رو فداي زنده نگه داشتن داستان فيلم كرد. بايد بگم اولين واكنش من به اين تغيير بزرگ داستان در مورد جولي بود: " خانواده ما بدون اون چيكار بايد بكنه"؟. از نقطه نظر داستان اين يك ايده فوق‌العاده بود. ولي درعين حال براي ما از دست دادن اون بعنوان عضوي از مجموعه منهدم كننده بود.



EW:در آخرين مكالمه بين دكستر و ريتا به نظر مي‌رسيد ما يك انسان در اون مي‌بينيم


Hall: اين فصل اونجوري كه بايد تموم مي‌شد تموم نشد. يه صحنه هست كه دكستر سرگرم فكر كردن در اين مورده كه خودش رو از سيستمش خارج مي‌كنه. اينكه اگه او قاتل سه‌گانه رو بكشه ديگه كي براي كشتن مي‌مونه؟ من فكر مي‌كنم اون سرگرم يادآوري اينه كه كار اون تموم شده. ولي اينجوري كه اين فصل تموم شد و اينكه دكستر داره اشتياقي براي انتقام جويي رو تجربه ميكنه كه نمي‌تونه اونو اقناع كنه، باعث شد تمامي شرط بندي‌ها غلط از آب در بياد.



EW: در مورد صحنه‌اي كه دكستر سرانجام قاتل سه‌گانه رو مي‌كشه چه حالتي براي شما پيش آمد؟


Hall: اون صحنه‌اي بود كه من و جان(ليتگو) مي‌دونستيم بلاخره پيش مياد. ما قطعاً نمي‌خواستيم كه به هر طريقي نشون بده كه سرانجام دكستر چه چيزي رو كشف خواهد كرد. و مطمئناً مي‌خواستيم كه اون صحنه هم در بين قتل‌ها به نوعي منحصر به فرد باشه. از يك سو دكستر بايد ترسناكترين هدفي را كه تابحال پيش روي او بوده مي‌كشت و بنابراين بايد صحنه غرور و پيروزي نيز به همراه مي‌داشت. و عليرغم وجود دشمني با قاتل سه‌گانه، ممكن بود نوعي جاذبه متقابل ارتباط كه در روابط آن دو وجود داشت دوباره پيش بيايد در موقعي كه دكستر سعي مي‌كرد از او مشاوره‌هايي رو بگيره كه از هيچكس ديگه‌اي نمي‌تونست دريافت كنه. و ناگهان همه چيز دوباره برگشت به طبعيت منازعه آن دو، موقعي كه در ميانه صحنه او چكش رو برمي‌داره تا بر سر او فرود بياره. ما سعي كرديم همه اين پيچيدگي‌ها و چرخش‌ها رو مديريت كنيم و همچنين سوء نيت‌ها رو، ولي نه اينكه بي محابا شوق دكستر رو به دريافت مشورت و ارتباط با اون نشون بديم. و البته براي جان، راهي بود كه اون نشون بده چيزي كه افشا شده معني دوگانه‌اي داره و بسياري از چيزهايي كه او به دكستر مي‌گفت براي اون يك تفريح بوده.



EW: در مورد رابطه دكستر و قاتل سه‌گانه چه چيزي رو دوست داشتين؟



Hall: قطعاً خط داستاني قاتل سه‌گانه مسير زيادي را برروي نوعي احساس دسيسه طي كرده. بدون نياز به سئوال اون ترسناكترين دشمن و هدفي بوده كه دكستر تا بحال با آن برخورد كرده. بنابراين او به احساس نياز دكستر به كشتن حيات مي‌بخشه. من سطوح اون رو دوست دارم. به طور ضمني اين حقيقت كه دكستر خودش رو متفاوت از شخصي كه واقعاً هست معرفي كرد، با علم كامل به اينكه قاتل سه‌گانه هم شخصي مانند اونه، و عليرغم اين، اسرار بسياري در مورد قاتل سه‌گانه از ديد او پوشيده مانده بود. من و جان زمان‌هاي عالي رو صرف بازي اون صحنه‌ها كرديم. او به طرز باورنكردني با استعداد، با ظرافت در كار و باهوشه و چنين
احساس بازي هوشمندانه‌اي رو با خودش به همراه مياره. من فكر مي‌كنم اون باعث يك انفجار در سريال شد و احساس و شوق بازي رو در همه ما تحت تاثير قرار داد.





EW: با مروري بر كل فصل، صحنه مورد علاقه شما كدومه؟


Hall: يكي از سخت‌هاشه... ولي اپيزود روز شكرگذاري سخت‌ترين روزشكرگذاريه كه تابحال تصوير برداري شده. همه چيز بطرز خيلي سريع و وحشتانكي رو به خراب شدن رفت. مشخصاً انگشت پسرش شكسته شده و دخترش به دكستر گيرداده و مادرش هم با اين موضوع مشكلي نداره. بذرهاي زيادي در اين بخشه كاشته شد. وقتي كه ما نشستيم سر ميز و اون گفت "خفه شو ..." به زنش يا در لحظه‌اي كه من انداختمش زمين با يك چاقو و گفتم "بايد همون موقع كه مي‌تونستم مي‌كشتمت" خيلي جالب بود. هر چه كه اين ابهام و گيجي ادامه پيدا مي‌كرد ، اون روز هم بهتر از هر روز ديگه‌اي مي‌شد. مثل اينكه ما مي‌گفتيم:"اين خيلي ديوانه واره" . ما اون روز واقعاً روز خوبي داشتيم.




EW: چند فصل ديگه از دكستر در راهه؟


Hall: قطعاً ما يك فصل ديگه خواهيم داشت. بعد از اون رو نمي‌دونم. اين فيلم خيلي محبوب‌تر از اون چيزي كه بوده شده و من مطمئنم كه در بخشي از شبكه تمايلي وجود داره كه اين توپ همچنان چرخ بخوره. ولي من فكر مي‌كنم كه اين چيزها مرتبط به يك اپيزود در يك زمانه... اين نمي‌تونه براي هميشه ادامه داشته باشه و البته هنوز هم اون داره در مسيري حركت مي‌كنه كه من هيچوقت تصورش رو هم نمي‌كردم. بنابراين دوست دارم فكر كنم كه مي‌تونه ادامه داشته باشه.




Tuesday, December 15, 2009

دكستر، فصل چهار، اپيزود دوازده


اين فصل از دكستر هم به پايان رسيد
البته با ... بحثها رو مي‌گذاريم براي كامنت‌ها
تا اين اپيزود رو نديدين سراغ كامنتها نياين و اونا رو نخونيد
دانلود كنيد
همچنين كل زيرنويس‌هاي فصل چهارم دكستر رو مي‌تونيد از اينجا دانلود كنيد

Wednesday, December 9, 2009

دكستر، فصل چهار، اپيزود يازده


تنها يك اپيزود ديگه مونده و بعدش تا پايان تابستان سال آينده ديگه از دكستر خبري نيست
پيدا كردن جايگزين براي دكستر سخته. داستاني كه بتونه تا اين حد احساسات، هيجان و گاهاً اضطراب رو به همراه خودش بياره
آخر هفته خوبي داشته باشيد

Wednesday, December 2, 2009

دكستر، فصل چهار، اپيزود ده


دو اپيزود ديگه تا پايان اين فصل از دكستر باقي مونده و داستان به خوبي داره پيش مي‌ره
به نظر مي‌رسه اپيزود يازدهم بايد حوادث زيادي داشته باشه
در مورد اين اپيزود هم هيچي نمي‌گم تا خودتون تماشا كنيد
اين شما و اين زيرنويس فارسي اپيزود 10 از فصل 4 دكستر با ترجمه فارسي