تنها سه اپیزود دیگه از این فصل مونده.شاید بشه گفت که داستان این فصل تلفیقی از داستانهای فصلهای گذشته دکستر بوده.هانا من رو به یاد لومن میاندازه و آیزاک میتونه تکراری از میگوئل پرادو باشه. باید دید که در چالش پایانی فصل نویسندهها چه چیزی رو برای بینندهها آماده کردن
6 comments:
سلام ناوبس جان. اول از همه اینکه میخوام از صمیم قلب ازت تشکر کنم به خاطر این همه لحظه ی خوب که با ترجمه های خوبت برام رقم زدی.
راجب این اپیزود .... به نظر من پایان فصل ، از یه طرف کشمکش هانا و دکستر و تاثیری که دبرا در این بین میزاره است و از طرف دیگه دنباله ی داستان قصابه دهانه لنگرگاه و دنبال کردن لاگوِرتا است.
میخواستم نظرتو راجب کلیشه ی ارتباط عشقی برقرار کردن دکستر با بقیه رو بدونم. به نظرت این شکلی مناسبه ؟
اکه نیست چه جوری بود بهتر بود؟
سلام بر علیرضا.
در کل به نظر من خیلی خوب نیست که تعداد فصلها سریال خیلی زیاد بشه. به هر حال محدودیتهایی در داستان وجود داره که اگه رعایت نشه به کیفیت داستان لطمه میخوره.به نظر من داستانهای فصول قبلی داره تو این فصل تکرار میشه. هرچند نویسندهها دکستر قبلاً نشون دادن که برای یکی دو اپیزود آخر چیزهایی در چنته دارن.اینه که شاید باید منتظر باشیم تا انتهای فصل و بعد در مورد این فصل قضاوت کرد.
به هر حال روابط هم بخشی از سریالها و فیلمهای تلویزونی هستن. ولی چیزی که ما معمولاً دوست داریم ببینیم ابتکار، شگفتی و چالشه.
سپاس...سپاس
الحمدالله قضیه آیزاک ختم به خیر شد، گو اینکه حاشیه های اون مثل عاقبت جرج و روابط جوئی و نادیا هم باید حل بشه
فکر میکنم خیلی از ما در طول فصول گذشته دلمون میخواست که یک زن در کنار دکس باشه، زنی که دکس رو همونجور که هست بفهمه و بخواد.با اومدن لومن، من یکی که خوشحال شده بودم و با رفتنش هم ناراحت.اما هانا رو هنوز نتونستم هضم کنم و فکر کنم در قسمتهای آینده روابط این دو از بین خواهد رفت.با احترام به دوست عزیزمون روابط عاشقانه دکس به هیچ وجه از نظر من کلیشه نیست و هر کدوم از زنانی که دکس باهاشون رابطه داشته در زندگی دکس و همچنین پیشبرد سریال نقش مهم و انکارنشدنی داشتند.الیته فعلا که لاگوئرتا به بزرگترین چالش دکس تبدیل شده و سه قسمت آینده دستخوش حوادث مهمی خواهد بود که آینده دکس رو رقم خواهد زد
آقا نوید با نظر شما در مورد تکرار داستان های فصل قبلی تو این فصل موافق نیستم . این فصل با همه قبلی ها فرق داره و اولین باره که از دکستر خوشم میاد و با علاقه سریال رو دنبال میکنم . ضمنا کلی به هانا حسودی ام شد . ولی فکر نکنم رابطه با دوامی باشه . به نظر میاد هانا دکستر رو دوست نداره . .. فقط امیدوارم باعث نشه بیوفته تو بغل دب . خیلی لوس میشه
البته دوستان هر کسی از دید خودش به سریال نگاه میکنه. توقعی که از دکستر میره ارائه داستانهای خلاقانهست. کما اینکه بیشتر فصلهای قبلی این سریال اینجوری بود. البته بازم تاکید میکنم که سابقه نشون میده روش نویسندگان دکستر این بوده که در طول فصل مقدمه چینی میکنن برای یکی دو اپیزود آخر و به اصطلاح: دکستر رو باید آخر پاییز شمرد!
دوست دارم نظرمو راجب روابط دکستر روشن تر بگم. داستان از چند خط اصلی تشکیل شده. اولیش کار دکستره، اتفاقایی که سر کار واسش میوفته و دوستایی که سر کار داره ، دومیش قسمت مخفی زندگیش یا همون قاتل بودنشه.
سومیش روابطش با پدرش و خاطراتی که از اون داره و صحبت های خیالیش. چهارمیش روابط خانوادگی و عاشقانشه.
تو فصل 5 و6 رابطه نزدیکی باهریسون داشت. همیشه رابطش با دبرا تو فیلم هست، آخرین قسمتش هم روابط عاشقانشه، به نطر من حداقل تو این فصل این قسمت تبدیل به کلیشه شده.
شاید به نظر بیاد که هانا با لومن فرق داره یا این دو تا با ریتا و لیلا....
این روابط دکسترو ضعیف نشون میده که به نظر من تا یه حدیش خوبه ولی ادامش و اینکه دکستر میخواد یکیرو پیدا کنه و هر دفعه یه مشکلی پیش میاد تکراری شده. به نظر من اگه این خط آخر حذف بشه بهتره ،چون جذابیت بقیه ی محورای داستان بیشتر از طرفی قدرت مانور دادن تو اونا زیاد تره و هیچوقت هم تکراری نیمیشه.
راستی تو این قسمت خیلی ناراحت شدم که آیزاک مرد. آیزاک تنها شخصیتی بود که تو بعضی مواقع از دکستر بیشتر دوسش داشتم.
Post a Comment